دغدغه های یه مرد

ساخت وبلاگ
  نگرانِ لحظه ها باشیم نگرانِ لحظه هایی که می گذرند نگرانِ لحظه هایی که در آن دیگر فرصتِ گفتن "جبران می کنم" را نداشته باشیم عمر کوتاه است و عمرِ لحظه های خوشی، کوتاه تر از ازل تا ابد، آفتاب هر صبح طلوع میکند و من برای شمارش ثانیه هایِ نبودنت از خوابهایی که بویِ تنت را میدهند، دست می کشم و به سویِ قابِ انتظار میروم دیگر نبودنهایت آزارم نمیدهند دیگر حسِ گسِ حضورهایی که انکارشان می کردی، آزارم نمی دهد دیگر حتی، حماقتت در پنهان کاری های بی دلیل هم، آزارم نمی دهد وقتی هنوز یکی شدن دقیقه و ساعت را مبارک میدانم و ثانیه های این یکی شدن را جشن میگیرم آری، نبودنهایت آزارم نمی دهد خورشید اوج میگیرد حوصله ام سر میرود چای می خورم حواسم را کمی پرت میکنم خورشید پایین تر می آید پایین تر هر روز عصر، دلم از قایم موشک بازی خورشید می گیرد آن وقت دلم هم مانند خورشید می گیرد دلم می گِرید هر شب، خورشید قاب ذهنم را ترک می کند هنوز نیستی و  من باز هم جبرانی برای تنهایی های دلم پیدا نمی کنم اما باور کن ترجیح میدهم تا صبحِ ابد، تنها در خوابهایم تو را نفس بکشم به خوب می روم بلاخره روزی ساعتم را برای همیشه زیر بالشم جا خواهم گذاشت     مراقب داشته هامون باشیم   + نوشته شده در شنبه دوم دی ۱۳۹۶ساعت 9:56 توسط یه مرد دغدغه های یه مرد ...
ما را در سایت دغدغه های یه مرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mardboodana بازدید : 98 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 3:06

  يادم مياد وقتي بچه بودم از خيلي چيزا تعجب مي كردم اون موقع ها معني خيلي چيزا با الان فرق داشت اما مدت هاست انقدر چيزاي جورواجور ديدم و شنيدم و تجربه كردم، كه به اين آسونيا از چيزي تعجب نمي كنم رابطه، معني هاي زيادي پيدا كرده شايد نتيجه گذشت اين سال ها و سفيد شدن بخشي از موهاي باقي مونده م! و كمي تجربه، اين باشه كه ديگه به آسوني از چيزي تعجب نكنم نوع ارتباط آدما به خودشون مربوطه و خودشونن كه بايد جوابي براي تصميمشون و عرف و شرع و قانون و از همه اينا مهم تر، وجدانشون داشته باشن تاكيد مي كنم براي آرامش وجدانشون. و قضاوت، كه در صلاحيت من و ما نيست و چون نمي تونيم با كفش هاي بقيه راه بريم، نبايد قضاوتشون كنيم؛ حتي به قدر يه نظر ساده اما اين وسط، حتي لاي اين رابطه هاي ظاهرا بي منطق و بي قانون و گاهي حتي بي چهارچوب به معني چهارچوب هاي ظاهري، يه چيزي هست كه انكار نشدنيه يه چيزي هست كه نبايد ناديده گرفته بشه يه چيزي هست كه نبايد فراموش بشه يه چيزي هست كه اصله اصله مثل آب اصله مثل هوا اصله مثل نفس و اون، #صداقتِ كاش يادمون بمونه هيچ شرايطي و هيچ رابطه اي، تاكيد ميكنم هيچ رابطه اي نميتونه بي صداقتي رو موجه كنه يادمون باشه آدما با هر جايگاه و سن و شرايط و جنسيتي، توي رابطه هاشون، حداقل اعتمادشون رو مي زارن وسط كاش يادمون بمونه و با بي صداقتي گند نزنيم به صداقت آدما كاش باور كنيم تهِ زرنگ بود دغدغه های یه مرد ...
ما را در سایت دغدغه های یه مرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mardboodana بازدید : 108 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 3:06

  راستي کلِ روزها رو به فکر من نباش اصلا وقت نگذرون با من تو کافه رو صندلی رو به روییم دستاتو نزن زیر چونتو نگام نکن صدامو نشنو از پشت تلفن دستت نره به نوشتنِ دوستت دارم، حتي ولی قبلِ خواب اونجایی که چشاتو بستی و خواب و بیداری توي گرگ و ميشِ واقعيت و مجاز به من فکر کن فقط به من تنها وقتی که آدما به چیزی که واقعا دوستش دارن فکر میکنن، همون یه لحظه س سهمِ من از کلِ دنیا بودنِ تو فکر "تو"ست "تو" تويِ همون یه لحظه م باشي، بسه برام؛ "بانوي صاحبدل" . پي نوشت: تلگرام و اينستاگرام كه هيچ؛ همه ی راه هاي ارتباطي دنيا هم كه فیلتر بشه،  یه راه حتما هنوز هست؛ يه راه خوب، لايِ پلك هاي "تو" درست وقتِ گرگ و ميشِ خواب و بيداري هات مراقب داشته هامون باشیم   + نوشته شده در سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۶ساعت 12:42 توسط یه مرد دغدغه های یه مرد ...
ما را در سایت دغدغه های یه مرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mardboodana بازدید : 127 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 3:06

اما انگار هر کی عاشق تره، بیشتر همراهی می کنه و برای خاطر ذات عشق و ارزشی که معشوق ورای جنسیتش داره، بیشتر از وجودش مایه می زاره و حیف که هر کی عاشق تره رو بیشتر تو محدودیت ها غرقش می کنن  و دیگری اجازه هر کاری رو به خودش می ده به بهانه آزادی آزاد بودن خیلی خوبه، اما اینکه با دروغ های نفرت انگیز و خوشگل و از اون بدتر، قیافه حق به جانب، احمق فرض بشی، اونم صرفا چون دوسش داری و نمی خوای به روش بیاری که کاراش چقدر کثیفه؛ اینجور وقتاس که آزادی هم حال به هم زن می شه در مقابل، یادمه خيلي سال پيش که دانشجو بودم، بعضي از اساتيد عادت به حضور غياب داشتن تعدادي هم براي محکم کاري، دو بار اين کار رو انجام مي‌دادن هم اول و هم آخر کلاس  که مجبور باشي تمام ساعت رو سر کلاس بنشيني  یه هم کلاسي داشتم که شيفته ی يکي از دختران هم دوره‌ بود هر وقت اين خانم سرِ کلاس حاضر بود، حتي اگه نصف کلاس غايب بودن، جناب مجنون مي‌گفت: استاد همه حاضرن و اگه تنها غايب کلاس اين خانم بود و بس، مي‌گفت: استاد امروز همه غايبن هيچ کس نيومده در اواخر دوران تحصيل با هم ازدواج کردن و دورادور مي‌شنيدم که بسيار خوب و خوش هستن امروز خبر دار شدم که آگهي ترحيم بانو رو با اين مضمون چاپ کرده: هيچ کس زنده نيست، همه مرده ن شايد عشق، همين باشه نه تظاهرهای حال به هم زن و زرنگی های «تو»       مراقب داشته هامون باشیم دغدغه های یه مرد ...
ما را در سایت دغدغه های یه مرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mardboodana بازدید : 102 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 3:06

  همیشه مي ترسیدم از اینکه چشم باز کنم و "تو" نباشی در افکارم هم مخفی‌ات می‌کردم اسمت را هیچ کجا بر زبان نمی‌آوردم، تا کسی به دوست داشتنت حسادت نکند و "تو" هم به من می خندیدی به سادگیِ نگرانی هایِ نگاهم ديدي؟ نه ترس‌هایم کودکانه بود نه نگراني هايم بچه گانه و نه هراس از دست دادنت، اشتباههميشه، هرزگي تنها دليل رفتن نيست گاهي فقط كافي است به قدر چشم بر هم زدني، از داشته هايت فاغل شوي دوست داشتن دل بزرگی می‌خواهد و نگه داشتن دلي بزرگتر راستي قبول دارم من باختم باختمت به يك دوست يك آشنا يك هم كلاسي يك هم گروهي يك هيچ كس يك استاد يك… نه نه نه اشتباه ميكنم من "تو" را به "تو" باختم "تو" و این کودکانه‌ترین اعتراف دنیاست حالا هی بنشین و فحش بده هی بنشین و همه تقصیر های دنیا را گردن من بینداز هی بنشین و فلسفه بباف و ته همه بافتنی هایت، سربلند و پیروز و بی گناه بیرون بیا به سخره بگیر تمام زمین را، زمان را دیگر نه "تو" برایم مهمی نه خاطراتت 41 را که سرازیر می شوم، سرعت به انتها رسیدنم آنقدر زیاد هست که سعی کنم به چیزهای مهمتری بیندیشم چیزهایی بسیار مهمتر از تو و دروغ ها و توجیه های ابلهانه "تو" راستی باور کن که تو دیگر "تو" نیستی این هم کودکانه‌ترین اعتراف دنیاست . . مراقب داشته هامون باشیم       + نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۶ساعت 18:38 توسط یه مرد | دغدغه های یه مرد ...
ما را در سایت دغدغه های یه مرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mardboodana بازدید : 97 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 3:06